رساله‌ی آموزشی | مجموعه احکام نماز

رساله‌ی آموزشی | مجموعه احکام نماز

آنچه در زیر می‌آید، مجموعه درس‌های احکام نماز (دروس ۲۷ تا ۵۷) از جلد اول «رساله‌ی آموزشی» احکام و مسائل شرعی است که مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله‌العالی تهیه، تنظیم و منتشر شده است.

در این مجموعه‌ی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رساله‌ی «اجوبة الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوه‌های دروس خارج فقه معظم‌له نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه،‌ بر طبق اسلوب و بیان معظم‌له اضافه شود.
دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای این رساله‌ی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است.



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 2 اسفند 1398برچسب:نماز - رساله رهبری - نماز آسان , | 21:12 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 دست‌ها بر روي سينه گذاشتن در اصطلاح خاص اهل‌سنت تكتيف و تكتّف ناميده مي‌شود كه در اين باره هم كتب فقهي و هم منابع حديثي آنها به اين مطلب اشاره دارند، مثلاً‌ امام ابن ثور قائل است به قرار دادن دست راست بر دست چپ در هنگام نماز بخاطر روايت ابوحازم[1] كه روايت مربوطه را بررسي خواهيم كرد.

محمد بن صالح العثمين از مفتيان اهل‌سنّت در جواب اين‌كه تكتّف چه حكمي دارد مي‌گويد: دست بر سينه گذاشتن در نماز سُنّة (مستحب) است. [2]

پس اين عمل در بين اهل‌سنّت واجب نمي‌باشد بلكه امر مستحبّي بحساب مي‌آيد و حتّي مالكي‌ها نه تنها آن را مستحبّ نمي‌دانند بلكه آن را مكروه مي‌دانند،[3] و لذا الان مالكي‌ها به صورت دست باز و مانند شيعيان نماز مي‌خوانند.

محي‌الدين عربي در فتوحات مكيه در اين باره مي‌گويد: گروهي آن (تكتّف) را مكروه دانسته‌اند و گروهي آن را اجازه داده‌اند گروهي آن را سنّت رسول‌الله مي‌دانند و گروهي مي‌گويند پيامبر چنين كاري نكرد.[4]

احاديثي هم كه در اين‌باره نقل شده به نحوي داراي اشكال بوده و ضعيف مي‌باشند و نمي‌توانند ثابت كنند اين عمل در زمان پيامبر هم به عنوان يك امر ديني و شرعي وجود داشته است، كه نمونه‌هايي از آن بيان مي‌گردد: ابي حجفه نقل مي‌كند كه علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: قرار دادن دست‌ها بر روي همديگر در نماز سنّت است،[5] در حالي كه مي‌بنيم احمد بن حنبل (رهبر فرقه حنبلي‌ها) و بخاري در صحيح، عبدالرحمان بن اسحاق كه يكي از ناقلان اين حديث است را قبول ندارند و گفته‌اند مورد اعتماد نيست.[6]

و گروهي ديگر مي‌گويند دست بسته بودن مربوط به همه نمازها نيست بلكه مخصوص نماز نحر كردن (سر بريدن) شتر است، كه ابن عباس در همين باره مي‌گويد: دست راست را بر دست چپ در نماز گذاشتن در هنگام نحر ‌است، كه از آيه «فصلَّ لِرَبِّكَ و انحَر» ‌استفاده كرده.[7] و حتي بيهقي بسياري از اين احاديث را مورد اعتماد بحساب نياورده است و گفته اينها نمي‌توانند مقصود ما را اثبات كنند.[8]

و نكته مهم‌تر اين‌كه يكي از مستندات آنها حديث ابوجازم هست، كه بعد از نقل حديث مي‌گويد: «من نمي دانم مگر اين که اين سنت (دست روي شکم گذاشتن)، به سنت پيامبر برسد!» كه يكي از بزرگان مي‌گويد: اين که ابن جازم گفته است که «من نمي‌دانم مگر اين‌كه اين سنّت به رسول‌الله برسد» معلوم مي‌شود او خود نديده بلكه از كس ديگري شنيده كه اسم او را هم نبرده و در ادامه همين حديث آمده است «و قال اسماعيل يُنمي و لم يقل يَنمي»‌[9] يعني اسماعيل گفته اين سنّت به پيامبر رسيده مي‌شود نه اين‌كه مي‌رسد، يعني براي خود او هم ترديد وجود دارد كه آيا (اين كار) واقعاً منسوب به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مي‌باشد يا نه؟

و اگر واقعاً چنين سنّتي در زمان رسول‌الله مرسوم بوده، چرا ديگر مهاجران و انصار آن را نقل نكرده‌اند، پس از اينها كه اين احاديث (روايات ساختگي) مستقيم به پيامبر نسبت داده نشده، معلوم مي‌شود اينها سخن پيامبر نبوده بلكه امراء و خلفاء بودند كه بر مردم دستور مي‌دادند در مقابل آنها دست بسته بايستند[10] (كه به مرور زمان اين روش را در نماز هم جاري كردند).

همان‌گونه كه مي‌بينيم كرماني، شارح صحيح بخاري نيز مي‌گويد: در اين كار (دست سينه بودن) توجّهي است، كه شخص قائم به نماز، در مقابل مالك جبّار ايستاده و نبايد شرط ادب را رها كند، بلكه به صورت تسليم و دست بسته بايستد، همانگونه كه در مقابل ملوك مي‌ايستد.

در اين صورت مي‌توان پرسيد كه وضع‌كننده احكام الهي ما هستيم يا خدا، اگر او جعل‌كننده دستور است که هست مي‌بينيم که در موضوع مورد بحث چنين دستوري از خدا و رسول و خلفاء پس از ايشان به ما نرسيده است، پس معلوم مي‌شود اين كار سنت نيست. بلكه بدعت است، (و اين عمل تكتّف هم اضافه‌اي است در دين كه قبلاً نبوده) ولي اسم سنّت بر خود گذاشته، و بدتر از آن، اين‌كه سنّت واقعی (نماز خواندن پيروان اهل‌بيت) بدعت بحساب مي‌آيد.

با توجه به مجموع ادله كه ثابت شد اين عمل نزد خود سني‌ها هم مستحب و نزد گروهي حتي مكروه مي‌باشد، و حتي ترك عمل مستحب شرعاً گناهي بحساب نمي‌آيد، امّا شيعيان چون هيچ دليلي براي اين کار ندارند، به خاطر ترك آن، متأسفانه به بدترين اهانت‌ها متهم مي‌شوند!

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

پاسخ شبهاتي پيرامون مكتب تشيع، عباسعلي موسوي، ترجمة احمد بهشتي، ص 133 تا 151، سازمان تبليغات اسلامي، چ 1، 1371.



[1] . علي جبر، حسين، فقه الامام ابي ثور الشافعي، بيروت، دارالرساله، ص 157.

[2] . محمد بن صالح العثمين، فتاوي اركان الاسلام، دارالثريا، رياضي عربستان سعودي.

[3] . سبحاني، جعفر، الاعتصام بالكتاب و السنة نشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ .

[4] . محي‌الدين عربي، فتوحات مكيّه، ‌ج 1، ص 439.

[5] . سنن ابي داود، درالجبال، بيروت، ج 1، ص 259.

[6] . ‌بيهقي، سنن كبري، ج 2، ص 31.

[7] . همان، ج 2، ص 30.

[8] . همان.

[9] . صحيح بخاري، ج 5، ص 109.

[10] . الاعتصام بالكتاب و السنة، نشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، ص 66.



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1386برچسب:, | 21:34 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است كه خداوند آن را در وجود وي قرار داده، اهداف و مصالح خاصي نيز بر آن مترتب است. به خاطر وجود غريزه نيرومند است كه انسان گرايش به جنس مخالف مي‌يابد.
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت پيشگي و يا خويشتن داري در امور جنسي مي‌داند: «آن‌ها كه وسيلة ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(1) البته اين امر، نياز به مقاومت دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.
كنترل غريزه جنسي در گرو اموري است:
1ـ طرد افكار شيطاني:
مشكل ترين مرحله رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهواني است. امام علي (ع) مي‌فرمايد:«كسي كه در مورد گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد».(2)
2ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
3ـ كنترل چشم:
نگاه، راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي‌كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «بهترين عامل رو گرداني از شهوات، بستن چشم‌ها است».(3)
4ـ عدم آميختگي زن و مرد:
همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي‌كند.
5ـ كم خوري:
يكي ديگر از راه‌هاي كنترل غريزة جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزه جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي‌فرمايد: «اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند. اگر قدرت ندارد، روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است». (4)
6ـ يكي از راه‌هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي‌هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي‌دهد و از مسايل ديگر كم مي‌كند.
7ـ آخرت گرايي:
توجه به پاداش اخروي درباره كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي‌فرمايد:«كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواسته ‌هاي نفس و شهوات را فراموش كند». (5)
8ـ ياد مرگ:
رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسيار سفارش مي‌كرد و مي‌فرمود: «زياد مرگ را ياد كنيد، زيرا ياد مرگ شكننده لذات نفساني و مانع ميان تو و شهوات است». (6)
علاوه بر آنچه گفته شد، بايد اين امور را رعايت كنيد:
1ـ خود را از محيط‌ ها و موقعيت‌هاى تحريك آميز دور نگه داريد و از خلوت گزينى اجتناب ورزيد.
2ـ از پوشيدن لباس‌هاى تنگ و چسبنده خوددارى ورزيد.
3ـ از نگاه به نامحرم و چشم چرانى خوددارى ورزيد.
4ـ تخيّلات و تفكرات خود را كنترل كنيد. بدانيد هر آن چه به ذهن و انديشه‌ مى‌گذارد، خداوند به آن آگاه است. زيرا تخيّلات و تصوّر درباره مسايل جنسى و شهوت آلود منجر به تحريك‌هاى مداوم گرديده و نيروى حيات را از بين برده و انسان را از مسائل حقيقى و واقعى زندگى باز مى‌دارد.
5ـ با توجه به اين كه دوران جوانى، دوران پر شور و حساس عمر به حساب مى‌آيد، شايسته است كه جوان با برنامه‌ريزى دقيق براى اوقات شبانه روزى به يارى كار و تلاش مداوم يا تحصيل و مطالعات و كارهاى ذوقى و تفريحى، حداقل زمان لازم را به خوابيدن اختصاص دهد. زمانى به بستر رود كه خواب بر او چيره شده تا زود به خواب رود.
6- در فعاليت‌هاى تربيتى، فرهنگى و مذهبى شركت كنيد؛ زيرا سرگرمي در افزايش ايمان به شما كمك مى‌كند.
7- رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز جماعت، و دوري از دوستان و رفقاى بى بند وبار و منحرف نيز موثر است.
8ـ پيش از خوابيدن وضو بگيريد و سوره‌هاى ناس و فلق و آية الكرسى را بخواند.
9ـ همواره با ذكر و ياد خدا اُنس و الفت داشته باشد. خداوند در آية 28 سوره رعد مى‌فرمايد: آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا قلب‌ها آرامش مى يابد . هر كس از ياد خدا فاصله بگيرد، زندگانى بر او سخت و دشوار خواهد شد. (7)
مطالعه اين كتاب ها مي تواند شما را در اين امر كمك كند:
1- مشكلات جنسي جوانان، نوشته آيت الله مكارم شيرازي.
2- هفت روش پيشگري از انحرافات جنسي؛ نوشته هادي حسين خاني - انتشارات موسسه آموزشي پژهشي امام خميني
3- جوان، هيجان و خويشنداري؛ نوشته گروه نويسندگان حديث زندگي- موسسه علمي فرهنگي دارالحديث.
پي‌نوشت‌ها:
1. نور (24) آيه 33.
2. عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي،غررالحكم، ج 5، ص 321، انتشارات دفتر تبليغات، قم، 1366 ش.
3. همان، ج 6، ص 164.
4. علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 100، ص 220. موسسه الوفاء، بيروت، 1404 ق.
5. نهج البلاغه، قصار 30.
6. بحارالانوار، ج 74، ص 388. موسسه الوفاء، بيروت، 1404 ق.
7. اقتباس از رضا فرهاديان، آن چه يك جوان بايد بداند، ص 76ـ 79، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1378 ش. 



تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1386برچسب:, | 20:43 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ اهل بیت در جدیدترین نوشته خود آورده است:

حضرت على علیه السّلام به قنبر فرمودند :

اى قنبر! بشارت بده و خودت شادمان باش و بگو آنها هم به دیگران بشارت دهند

كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله از دنیا رحلت فرمودند در حالى كه بر تمام مردم غیر از شیعیان ، خشمگین بودند ،

آگاه باشید براى هر چیزى دستگیره‏اى است و دستگیره دین شیعیانند،

و براى هر چیزى شرافتى هست و شرافت دین شیعیانند،

و براى هر چیزى آقایى و سروری هست و آقاى مجالس ، مجالس شیعیان است،.....

و براى هر چیزى لذتى هست و لذّت دنیا به زندگى شیعه در آن است،

به خدا قسم اگر شما در روى زمین نبودید آیندگان شما نعمتها را كامل نمى‏نمودند، و در آخرت بهره و نصیبى نداشتند،

هر كس با ما مخالفت كند گرچه بسیار عبادت نماید و جدّیت در افعال خیر داشته باشد مشمول این آیه است (وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ عامِلَةٌ ناصِبَةٌ. تَصْلى‏ ناراً حامِیَةً روز قیامت صورت گروهى ترسناك و ذلیل باشد و همه كارهایشان رنج و مشقت بیهوده بوده ، و پیوسته در آتش جهنم خواهند بود)

و هر یك از مخالفین شما دعایى ( به نفع شما ) بكند در حق شما مستجاب مى‏شود،

و هر یك از شما حاجتى را از خدا طلب نماید صد برابر به او عنایت شود،

و هر یك از شما خواهش و درخواستی كند صد برابر به او داده مى‏شود،

و هر یك از شما دعایى كند صد برابر اجابت شود،

و هر یك از شما كار نیكى انجام دهد خداى تعالى پاداشى به او دهد كه چندین برابر باشد و نتواند آن را حساب كند،

و هر یك از شما كار بدى انجام دهد محمد صلّى اللَّه علیه و آله از عواقب آن دفاع كند،

به خدا قسم روزه‏گیرنده شما در باغهاى بهشت گردش مى‏كنند، ملائك براى رستگاریشان دعا مى‏كنند تا زمانى كه افطار نمایند،

و حاجیان و عمره روندگان شما بندگان مخصوص خدایند،

و تمامى شما جزء دعوت‏شدگان خدا و اهل ولایت اویید، نه ترسى براى شما هست و نه محزون خواهید شد،

تمامى شما در بهشت خواهید بود پس براى ارتقاء درجه از هم پیشى گیرید،

به خدا قسم هیچ كس بعد از ما به عرش خدا به قدر شیعیان ما نزدیك نیست، چه نیكو معامله‏اى خداوند با آنان نمود.

مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص93 



تاريخ : سه شنبه 26 دی 1386برچسب:"امام علی (ع)", "شیعیان ", | 19:54 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

رهبرانقلاب:از امروز تا روز انتخابات هرکس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف بکار گیرد قطعا به کشور خیانت کرده است 



تاريخ : یک شنبه 24 دی 1386برچسب:رهبر انقلاب - انتخابات , | 18:51 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

شیرینی سرای بهکام

تولید و عرضه انواع  گز و شیرینی و کیک های کادویی

مدیریت : غلامحسین رستمی

آدرس : اصفهان - خمینی شهر - بلوار توحید -نبش کوچه 29

تلفن :03133517014    همراه :09130177734

آدرس سایت بهکام : www.behkaam.ir



تاريخ : شنبه 23 دی 1389برچسب:, | 17:15 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

دیدگاه رهبر معظم انقلاب در مورد مذاکره با آمریکا: مذاکره با آمریکا هیچ فایده‌ای برای ملت ایران ندارد رهبری - دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری به بازخوانی دیدگاه رهبر معظم انقلاب در مورد مذاکره با آمریکا در در خطبه‌های نمازجمعه 26 دی ماه سال 76 پرداخته است. شرح کامل سخنان معظم له از اين قرار است: من اوّلاً براى شما برادران و خواهران عزيز بيان كنم كه اهداف جنجال تبليغاتى امريكاييها - عمدتاً - و مخالفان ما در دنيا چيست. اين‌كه دائماً مى‌گويند ايران مى‌خواهد با امريكا مذاكره كند؛ ايران مى‌خواهد بتدريج رابطه با امريكا برقرار كند، هدفشان از اين حرفها چيست؟ چه مى‌خواهند؟ مخالفان ما به دنبال چه چيزى هستند؟ آنچه مسلّم است، دنبال خير جمهورى اسلامى و خير ملت ايران نيستند؛ اين‌كه واضح است. تا به حال در طول اين نوزده سالى كه از انقلاب مى‌گذرد، هم حكومت امريكا، هم مطبوعات امريكا و هم رسانه‌ها و تلويزيونها و راديوهاى امريكا، تا آن‌جايى كه توانستند، به ملت ايران ضربه زدند، خنجر از پشت زدند، اهانت رواداشتند، خيانت كردند و دروغ پرداختند. در هشت سال جنگى كه ما داشتيم و در قضاياى اقتصادى، يك‌جا اينها به نفع ما كار نكردند؛ حال هم از همان قبيل است. پس، هدفشان چيست؟ هدف، چند چيز است. كه من به اختصار عرض مى‌كنم. شما روى مطالبى كه عرض مى‌كنم، فكر كنيد؛ مخصوصاً شما جوانان تحصيلكرده، دانش‌آموزان، دانشجويان و طلاب علوم دينى، درست دقت و تأمل كنيد؛ چون اينها مسائل مهمى است. يك ملت هم غالباً در همين جاهاى على‌الظاهر كوچك است كه سرنوشتش ساخته مى‌شود. 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 22 آذر 1386برچسب:: آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب - ایران و آمریکا , | 20:10 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |


توبه


 


حدیث (1) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

مَن حَبَسَ عَن اَخيهِ المُسلِمِ شَيئا مِن حَقِّهِ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَيهِ بَرَكَةَ الرِّزقِ اِلاّ اَن يَتوبَ؛

هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، بركت روزى را بر او حرام مى‏كند، مگر آن كه توبه كند [و جبران نمايد].

(من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 15، ح 4968)

حدیث (2) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛

توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .

(كنز العمّال، ح 43542)

حدیث (3) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَركُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَيرِ ؛
نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر كار خير.

(تحف العقول، ص 20)

حدیث (4) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

يا عَلىُّ إذا لَم يَكُنِ العالِمُ تَقيّا تائِبا زَلَّت مَوعِظَتُهُ عَن قُلُوبِ النّاسِ كَما تَزِلُّ القَطرَةُ عَن بَيضَةِ النَّعامَةِ وَالصَّفا؛
يا على هرگاه عالِم با تقوا و توبه كار نباشد، موعظه اش از دل مردم مى لغزد همچنانكه قطره آب از روى تخم شتر مرغ و سنگ صاف مى لغزد.

(ميراث حديث، ج2، ص29، ح81)

حدیث (5) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

مَن لايَرحَم لايُرحَم وَمَن لايَغفِر لايُغفَر لَهُ وَمَن لايَتُب لايَتوبُ اللّه‏ُ عَلَيهِ؛
هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذيرفت.

(غررالحكم، ج2، ص438، ح3201)

حدیث (6) رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

لا تَمَنَّوا هَلاكَ شَبابِكُم وَ اِن كانَ فيهِم غَرامٌ ، فَاِنَّهُم عَلى ما كانَ فيهِم عَلى خِلالٍ ، اِمّا اَن يَتوبوا فَيَـتوبَ اللّه‏ُ عَلَيهِم ، وَ اِمّا اَن تُرديَهُمُ الفاتُ ، اِمّا عَدُوّا فَيُقاتِلوهُ ، وَ اِمّا حَريقا فَيُطفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَيَسُدُّوهُ ؛

نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آن بدى‏ها چند دسته‏اند : يا توبه مى‏كنند و خداوند هم توبه آنان را مى‏پذيرد و يا اين‏كه آفت‏ها ، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى‏جنگند، يا آتش‏سوزى را، خاموش مى‏نمايند و يا سيلى را سد مى‏كنند.

(حلية الأولياء، ج 5، ص 119)

حدیث (7) امام على عليه‏السلام :

اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛

مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و شكّاك.

(غررالحكم، ح 1288 و 1289)

حدیث (8) پيامبر صلى الله‏ عليه ‏و ‏آله :

اَبَى اللّه‏ُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّيِّى‏ءِ بِالتَّوبَةِ. فَقيلَ: يا رَسول اللّه‏ِ، وَ كَيْفَ ذلِكَ؟ قالَ: لاَِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ؛

خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى‏پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى‏افتد.

(بحارالأنوار، ج 73، ص 299، ح 12)

حدیث (9) پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله :

 اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الاَْغْنياءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛

عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.

(نهج الفصاحه، ح 2006)

حدیث (10) امام علی عليه‏السلام :

تَرکُ الذَّنبِ أهوَنُ مِن طَلَبِ التّوبَة.
گناه نکردن آسان تر از طلب توبه است.

(کافی، ج8، ص384)

حدیث (11) امام علی عليه‏السلام :

نَحنُ نُریدُ ألاّ نَموتَ حَتَّی نَتوبَ، وَ نَحنُ لانَتوبُ حَتَّی نَموتَ.
قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم

(شرح ابن ابی الحدید ج 20 ص329)

حدیث (12) امام باقر عليه‏السلام :

کَفَی بالنَّدَم تَوبَهً؛

پشیمانی از گناه برای توبه کافی است.

(جهاد النفس، ح 770)

حدیث (13) پیامبر اکرم (ص) :

أللهُ أفرَحُ بِتَوبَةِ العَبدِ مِنَ العَقیمِ الوالِدِ وَ مِنَ الضّالِّ الواجِدِ.
خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش را پیدا می کند خوشحال می شود.

(مسترک الوسائل ج17 ص126)

 

 

 

منبع : سایت www.aviny.com

 



تاريخ : دو شنبه 18 ارديبهشت 1386برچسب:توبه , | 10:32 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

روزی «بهلول» نزد «هارون» می‌رود و درخواست مقداری پیه می‌کند تا با آن « پیه پیاز»، که نوعی غذای ارزان قیمت برای مردم فقیر بوده، فراهم سازد. «هارون» به خدمتکارش می گوید که مقداری شلغم پوست کنده، نزد او بیاورند تا شاهد عکس‌العمل او باشند و بیازمایند که آیا او می‌تواند میان پیه و شلغم پوست‌کنده تمایزی قائل شود.«بهلول» نگاهی به شلغم‌ها می‌اندازد، آن‌ها را به زبانش نزدیک می‌سازد، بو می‌کند و بعد می‌گوید: «نمی‌دانم چرا از وقتی که تو حاکم مسلمانان شده‌ای، چربی هم از دنبه رفته‌است!»

کلنگ را بردار

  روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد. بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آنرا از زمین بردار. قاضی بمسخره گفت : واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است. صحیح است آخر قلم است نه کلنگ

 بهلول جواب داد:مردک تودیوانه هستی که هنوز نمیدانی. با احکامیکه به این قلم مینویسی خانه های مردم خراب می کنی

تو بگو قلم است یا کلنگ؟

 



-



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1386برچسب:"بهلول دانا ", | 21:50 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

کلام نور :

تنها كساني به آيات ما مي گروند كه چون (آيات قرآن) را به ايشان يادآوري كنند ، به حال سجده مي افتند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مي گويند و تكبر نمي ورزندôاز بسترهاي خواب (براي عبادت شب) پهلو تهي مي كنند و پروردگارشان را با خوف و رجا مي خوانند و از آنچه روزيشان كرده ايم انفاق ميكنندôپس هيچ كس نمي داند چه چيزي هايي كه موجب روشني چشم است به پاداش آنچه انجام مي دانند برايشان نهفته شده است

ترجمه آيات 15(آيه سجده) ، 16 و 17 از سوره مباركه سجده

 



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 29 بهمن 1386برچسب:سجده های واجب در قرآن , | 22:11 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

ادامه تعبیر خواب از حرف  ل  تا  ی


لب
لب های شکفته،سرخ رنگ یا خندان دیدن:نشانه دوستی از صمیم قلب،یا شانس در دلدادگیست
لب های رنگ پریده دیدن:یک پیمان دوستی یا تمایل به دلبستگی،به سردی می گراید
لب های به هم فشرده یا گاز گرفته دیدن:صاحب رویا از حسادت،کینه توزی،دشمنی و تنفر دیگران رنج می برد

لاشه،مردار
لاشه یک اسب:نشانه دوران باشکوه و زندگی طولانیست
لاشه یک حیوان دیگر:به معنی درد و ناراحتی و موقعیت های ناپایدار است


لاغر
زن های لاغر دیدن:علامت شانس و موفقیت در دلدادگیست
مردان لاغر دیدن:نشانه چشم اندازی ناخوشایند،جهت برآورده شدن آرزوهای قدیمیست
لاغر بودن یا شدن:صاحب رویا به یک هدف که آرزویش است،می رسد
بیش از حد و غیر طبیعی لاغر بودن:خواب بیننده از هدفش فراتر رفته،و در نتیجه زیان و خسارت خواهد دید
خود را در حال لاغر شدن دیدن:نشانه نامطلوبیست.نزاع،غم و غصه،دوستان حسود از جمله تعابیر آن است

دیگران را در حال لاغر شدن دیدن:صاحب رویا در آینده به ثروت زیادی دست پیدا می کند



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1386برچسب:ادامه تعبیر خواب از حرف ن تا ی, | 1:30 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

ادامه تعبیر خواب از حرف     ز  تا      گ

زائر
دیدن زائر:به خواب بیننده در مورد اینکه خوشبختی های دنیوی از بین رفتنیست،هشدار می دهد
خود زائر بودن:به معنی تنهایی،با میل یا به زور می باشد


 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 10 بهمن 1386برچسب:ادامه تعبیر خواب از حرف ز تا گ, | 23:46 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

ادامه تعبیر خواب از حرف  ت   تا  ر

تئاتر
دیدن تئاتر:خواب بیننده تمام وجود خود را صرف یک تصور گمراه کننده خواهد کرد
در تئاتر نشستن:خبر از یک بدبیاری بر اثر تصوری فریبنده می دهد

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 10 بهمن 1386برچسب:ادامه تعبیر خواب از حرف ت تا ر, | 23:39 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 تعبیر خواب معاصر


آب زلال:به معنی موفقیت و برد است

 



(
در ادامه مطلب از حرف الف تا حرف  پ  قابل  مشاهده می باشد

برای سایر حروف از انتهای این صفحه به صفحه دوم وبلاگ مراجعه فرمایید )



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 10 بهمن 1386برچسب: تعبیر خواب معاصر, | 23:0 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 عید نوروز - پارسه یا تخت جمشید
 
  
  نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که در روزگار باستان پایتخت شاهنشاهی ایران بوده است. تخت جمشید محل برگذاری آیین‌های بهاری هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و این مکان را به آتش کشید. امّا ویرانه‌های این مکان هنوز هم در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. این مکان هم‌اکنون از مکان‌های باستانی ایران است.

نام تخت جمشید:
تخت جمشید نام امروزی «پارسه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند.
مردم محلی این مکان را جایگاه تاجگذاری پادشاه باستانی جمشید پیشدادی می‌‌دانسته‌اند.

پیشینه:
بر فراز تپه‌ سنگی‌ کوه‌ رحمت‌ در جلگه ‌مرودشت‌، ویرانه‌های ‌بجامانده‌ از کاخ‌ تخت‌ جمشید نمایان‌ است‌. کاخ‌های‌ بزرگ‌ تخت‌ جمشید از زمان‌ داریوش‌ اول (521 پیش‌ از میلاد) تا صد و پنجاه‌ سال‌ بعد از وی‌ بنا شده‌اند.

چگونگی سازه:
وسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید 125000 متر مربع‌ است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین 8 تا 18 متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند و از بخش‌های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌:
  کاخ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)
  سرای‌ نشیمن‌ و کاخ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌
  خزانه‌ٔ شاهی‌
  دژ و باروی‌ حفاظتی‌

پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا:
راه‌ ورود سکو‌، دو پلکان‌‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمالغربی مجموعه قرار دارند. این پلکان‌ها‌ از هر طرف ‌111 پله پهن‌ و کوتاه‌ دارند. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید،‌ «دروازه‌ بزرگ‌» یا «دروازه خشایارشا»، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا 10 متر است.
 این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازه غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبه میخی به زبان‌‌هایی چون بابلی و عیلامی تزئین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که : «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته ‌است.»
دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.
 
پلکان‌های کاخ آپادانا:
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کناره خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبه نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.
بر دیواره پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود.

کاخ آپادانا:
کاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش کبیر بنا شده است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده است.
این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد.

کاخ تچر:
تچر به معنای کاخ میباشد. این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده است. روی کتیبه ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»
 ین کاخ یک موزه خط به شمار می رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون ها از نمای گیلویی های مصری استفاده شده است
 
کاخ هدیش:
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده است در مرتفع‌ترین قسمت صفه تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ ها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده 6x6 ستون قرار داشته است. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده اند.

کاخ ملکه:
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته است. بخشی از این کاخ در سال 1931 توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته است.

ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی:
 ین ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده است با دیوار عظیمی از بقیه تخت جمشید جدا می‌شود.
 
  کاخ صدستون:
وسعت این کاخ در حدود 46000 مترمربع است و سقف آن به‌وسیله صد ستون که هر کدام 14 متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده است.

کاخ‌ شورا:
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالا شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می پرداخته است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می شده است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

 
 


 



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 8 بهمن 1386برچسب:عید نوروز - پارسه یا تخت جمشید , | 10:46 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 

حضرت رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم): أحسن الناس إیماناً أحسنهم خلقاً و ألطفهم باَهله، و اَنا اَلطفکم باَهلى
نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است
(عیون اخبار الرضا2، 38)
 
حدیث شماره 2
امیرالمومنین علی ( علیه السلام ): اَلعَفافُ زِینَهُ‌ الفَقرِ، وَ الشُّکرُ زِینَهُ الغِنَی.
خویشتن داری، زینت فقر است و سپاس گزاری زینت غنا و توانگری.
(تحف العقول صفحه 75)
 
حدیث شماره 3
حضرت زهرا (سلام الله علیها): مَثَلُ الإمام مَثل الکعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی
از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید

 

 

    بحار الانوار ، جلد 36 ، صفحه 353
 

حدیث شماره 4
امام حسن ( علیه السلام ): الخیر الذی لا شر فیه ، الشکر مع النعمة والصبر علی النازلة .
خیری که هیچ شری در آن نیست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصیبت ناگوار است .
(تحف العقول ، صفحه 237)
 

حدیث شماره 5
امام حسین ( علیه السلام ): لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد
(تحف العقول ، صفحه 251)
 
حدیث شماره 6
امام سجاد ( علیه السلام ): مَن عَمِلَ بما افتَرَضَ اللهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیر النَّاس
کسی که به آنچه خداوند بر او واجب ساخته عمل کند از بهترین مردمان است.
(جهاد النفس ح 237)
 
   



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 9 دی 1398برچسب:"حدیث","14معصوم", | 18:31 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 

همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن

 

           همه ساله حج نمودن ، سفر حجاز کردن

 

ز مدینه تا به کعبه ، سروپا برهنه رفتن

 

                     دولب از برای لبیک ، به وظیفه باز کردن

 

به مساجدو معابر ، همه اعتکاف جستن

 

                     ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

 

شب جمعه ها نخفتن ، به خدای راز گفتن

 

                    ز وجود بی نیازش ، طلب نیاز کردن

 

به خدا که هیچ کس را ، ثمر انقدر نباشد

 

                          که به روی ناامیدی ، در بسته باز کردن

 

شیخ بهائی  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



تاريخ : جمعه 20 آبان 1386برچسب:, | 15:7 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

علوم غریبه به چند طریق کشف وبه نتیجه مطلوب میرسد.

یکی از این راهها از طریق حروف ابجد است.

روف ابجد از نام پسران پادشاهی گرفته شده است به نامهای :

ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت ثخذ ضظغ .

حروف ابجد به ۲ نوع صغیر و کبیر می باشد.



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 7 مهر 1398برچسب:طالع بینی ازدواج با حروف ابجد, | 13:29 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

چگونگی پیدایش صهیونیسم

قوم یهود به دلیل داشتن یک سری اعتقادات خاص و منحصر به فرد معمولاً خود را از سایر اقوام جدا می کردند. این قوم برای خود اهمیت و برتری خاصی قائل بودند زیرا خود را متعلق به بنی اسرائیل؛ قوم برگزیده خدا می دانسته و برای خود نزد خدا ارج و قرب خاصی قائل اند. آیه ای در قرآن در تائید این مطلب وجود دارد: « وَ قالَتِ الیَهوُدُ وَ النَّصری نَحنُ اَبنؤالله وَ اَحِبّوُهُ و...»[1]

 

در کنار حس برتری نژادی، خصلت مال پرستی و ثروت اندوزی یهود بیش از سایر صفات رذیله آنها به چشم می خورد به طوری که رشوه خواری، رباخواری و ثروت اندوزی در میان این قوم بیش از سایرین رواج دارد. خصلت های رایج یهود مانند خودبرتربینی و نژادپرستی، فعالیت های اقتصادی غیرتولیدی، تجارت برده، تجارت در عرصه فحشا، رباخواری، جاسوسی، انزوا و مدرن گرایی، بغض و کینه نسبت به دیگران و...[2]

سبب شده بود که مردم اروپا نسبت به آنها نفرت پیدا کنند و همیشه این قوم مطرود جوامع اروپایی و غربی بوده اند معمولاً یهود به عنوان معضلی در غرب و اروپا مطرح بوده و آنها گمان می کردند با تأسیس یک دولت یهودی در فلسطین می توانند خود را از شر معضل یهود برهانند. همین امر سبب شد دولت های اروپا و آمریکا با همکاری یکدیگر در جهت تأسیس کشور اسرائیل تلاش کنند به امید اینکه یهودیان ساکن در بلاد غربی و اروپایی به فلسطین منتقل شوند.

اما تاریخ نشان داد که این اقوام مشکلی را حل نکرد و آمار هیودیان در جوامع غربی و اروپایی نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه دولتی پا گرفت که با نام یهود سخن می گفت و خواستار دریافت وجوهات و اعانات برای تقویت بنیه خویش است و در صورت برآورده نشدن نیازهایش تهدید به بازگشت به دیار غرب می کند.

روژه پریفیت(Roger Peyrifitte) نویسنده و سیاستمدار فرانسوی در سال 1968/م کتابی با عنوان یهود منتشر کرد. وی در ترسیم پیچیدگی شخصیت یهودیان می نویسد:«یک یهودی همواره در بسته جامعه یا ملتی را می کوبد ، گریه والتماس می کند، جلب عواطف نموده و اظهار بی نوایی و کوچکی می کند؛اما چون در را به روی او می گشایند و به او اجازه ورود می دهند تا در کنار مردم زندگی کند،به چیزی کمتر از سیادت و ریاست بر ایشان رضا نمی دهد.سپس شروع می کند به یادآوری آن چه در بیرون از در بر او گذشته است.

از این رو با سماجت و جلب عواطف  و اصرار فراوان ، سعی می کند دل ایشان را از احساس ارتکاب گناه پر کند آن گاه چون مردم به منظور رهایی از مزاحمت ها و سماجت های او ، تسلیم خواست وی می شوند،بی درنگ تقاضای جبران وعوض دارد و به پوزش و اعتذار نیز قانع نمی شود؛ بلکه تاوان و غرامت مالی میخواهد، و مال و ثروت خود یک سلاح مخوف در چنگ یهود است.»[3]

نکته ای که در خصوص تأسیس کشور اسرائیل نباید از آن غافل شد این است که انگیزه ابتدائی جهت تأسیس صهیونیسم، ایجاد دولت واحد یهودی بود و حساسیت ویژه ای برای سرزمین خاصی وجود نداشت اما بعد اتگیزه سرزمین موعود بر آن ضمیمه شد.[4]

ایده قوم برگزیدگی و سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین به همراه عقیده بازگشت به ارض موعود یعنی فلسطین دلایل کافی جهت رو آوردن یهودیان به سرزمین فلسطین بود.

هر چند سابقه تشکیل دولت صهیونیستی اسرائیل کمتر از یک قرن است، اما نظریه پردازی درباره آن به چند قرن قبل باز می گردد. تئودور هرتزل یکی از حکمای مشهور صهیونیست در سال 1895/م کتابی به نام دولت یهود نوشته و در آن از یهود خواسته بود در فلسطین یا آرژانتین دولتی تشکیل دهند.

نظریات هرتزل در خصوص تشکیل دولت صهیونیستی با استقبال شدید یهود روبرو شد. لذا نخستین کنگره صهیونیست ها به رهبری هرتزل در شهر«بال» سوئیس تشکیل شد.

پس از بررسی های فراوان میان رهبران صهیونیستی جهت اسکان یهودیان سراسر جهان، منطقه فلسطین به عنوان ارض موعود یهودیان مطرح شد که مورد تأیید اکثریت رهبران قرار گرفت. در همین زمان جنگ جهانی اول آغاز شد و نگرانی شدیدی جهان را فرا گرفت.

انگلیس جهت تقویت جبهه خود مایل به وارد شدن آمریکا در جبهه جنگ بود و از آنجایی که سیاست آمریکا در دست یهودیان بود، انگلیس نیاز شدیدی به کمک آنها پیدا کرد و یهودیان نیز از فرصت استفاده نموده در ازاء وارد کردن آمریکا در جنگ، تشکیل دولتی برای یهود در فلسطین را از انگلیس خواستار شدند.

«جرالد کی اسمیت می گوید: بدون شک یگانه کسی که توانست آمریکا را وارد جنگ کند، صهیونیسم بود نقشه این دسیسه بزرگ، در خانه بسیار کوچک واقع در حومه شهر لندن به دست آقای جیمس مالکولم کشیده شد و سرانجام به پیروزی رسید.»[5]

پس از وارد شدن آمریکا به جنگ، انگلیس بر اساس قولی که به یهود داده بود، وزارت جنگ را موظف به نوشتن عهدنامه کرد.

«در این موقع دولت انگلیس از دکتر وایزمن که سمت رهبری صهیونیست ها را داشت، خواست که تصویب نامه ای را بنویسد. وایزمن، آن را از زبان وزیر امور خارجه انگلیس خطاب به روچیلد یهودی چنین نوشت:

عزیزم آقای روچیلد!

حکومت بریتانیا به نظر عطف به ایجاد میهن برای یهود در فلسطین می نگرد و برای تسهیل آن منتهای کوشش را مبذول خواهد داشت، ولی نباید حقوق مدنی، سیاسی و دینی طوایف غیریهودی محدود شود؛ چنان که حقوق سیاسی و پست های برجسته ای که یهود در بقیه بلاد در دست دارند، نباید از دست آن ها گرفته شود. »[6]

سپس آن را به قاضی براندیس در واشنگتن تلگراف کرده تا موافقت ویلسون را بگیرد. جیمس بالفور، وزیر امور خارجه بریتانیا آن را به امضاء رسانده و به دست روچیلد یهودی ثروتمندترین مرد آن روز جهان داد.

تصویب نامه بالفور سندی برای حمله یهود به اراضی فلسطینی و آوارگی فلسطینیان و تشکیل دولت اسرائیل گردید که آمریکا و انگلیس نخستین کشورهایی بودند که اسرائیل را به رسمیت شناختند.



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 4 مهر 1386برچسب:آشنایی با صهیونیسم, | 14:9 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

  از خدا خواستم مصائب مرا حل کند و خدا گفت: نه!

  او فرمود: حل مشکلات تو کار من نیست، من به تو عقل دادم و تو با توکل

  به من به مراد مقصود می رسی

  از خدا خواستم غرور مرا بگیرد و او گفت: نه!

 او فرمود: باز گرفتن غرور کار من نیست بلکه تویی که باید آنرا ترک کنی

 از خدا خواستم به من شکیبایی عطا کند و او گفت: نه!

 خدا فرمود: شکیبایی دست آورد رنج است و به کسی عطا نمی شود باید آنرا به دست آورد

 از خدا خواستم به من سعادت بخشد و خدا گفت: نه!

خدا فرمود: خود باید متعالی شوی اما به تو یاری میرسانم تا به ثمربنشینی

از خدا خواستم مرا کمک کند تا دیگران را به همان اندازه که او مرا دوست

 دارد دوست بدارم

خدا فرمود: آفرین بالاخره مقصود اصلی را دریافتی

از او نیرو خواستم او مشکلات را جلوی پایم گذاشت تا قویتر شوم

از او حکمت خواستم او مسائل بسیاری به من داد تا حل کنم

از او شهامت خواستم او خطر را در مقابلم قرار داد تا از آن بجهم

از او عشق خواستم انسانهای دردمند را سر راهم قرار داد تا به آنها کمک کنم

از او کمک خواستم به من فرصت داد

هیچ یک از خواسته هایی که داشتم دریافت نکردم اما به آنچه نیاز داشتمرسیدم

 



تاريخ : جمعه 25 شهريور 1398برچسب: از خدا خواستم مصائب مرا حل کند و خدا گفت: نه!, | 23:18 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |
 

بسیاری از مردم کتاب «شاهزاده کوچولو» اثر اگزوپری را می‌شناسند. اما شاید همه ندانند که او خلبان جنگی بود و با نازی‌ها جنگید وکشته شد. قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیکتاتوری فرانکو می‌جنگید. او تجربه‌های حیرت‌آور خود را در مجموعه‌ای به نام لبخند گردآوری کرده است.
 

در یکی از خاطراتش می‌نویسد که او را اسیر کردند و به زندان انداختند او که از روی رفتارهای خشونت‌آمیز نگهبان‌ها حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد مینویسد:

«مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد به همین دلیل بشدت نگران بودم. جیب‌هایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آن‌ها که حسابی لباس‌هایم را گشته بودند در رفته باشد؛ یکی پیدا کردم و با دست‌های لرزان آن را به لب‌هایم گذاشتم ولی کبریت نداشتم.

از میان نرده‌ها به زندانبانم نگاه کردم. او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یک مجسمه آنجا ایستاده بود.

فریاد زدم «هی رفیق کبریت داری؟» به من نگاه کرد شانه‌هایش را بالا انداخت و به طرفم آمد. نزدیک‌تر که آمد و کبریتش را روشن کرد بی‌اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد. لبخند زدم و نمی‌دانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر این که خیلی به او نزدیک بودم و نمی‌توانستم لبخند نزنم.

در هر حال لبخند زدم وانگار نوری فاصلۀ بین دلهای ما را پر کرد. میدانستم که او به هیچ وجه چنین چیزی را نمی‌خواهد.... ولی گرمای لبخند من از میله‌ها گذشت و به او رسید و روی لب‌های او هم لبخندی شکفت. سیگارم را روشن کرد ولی نرفت و همانجا ایستاد مستقیم در چشم‌هایم نگاه کرد و لبخند زد. من حالا با علم به اینکه او نه یک نگهبان زندان که یک انسان است به او لبخند زدم. نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود.

پرسید « بچه داری؟» با دست‌های لرزان کیف پولم را بیرون آوردم و عکس اعضای خانواده‌ام را به او نشان دادم و گفتم «آره ایناهاش».

او هم عکس بچه‌هایش را به من نشان داد و دربارۀ نقشه‌ها و آرزوهایی که برای آن‌ها داشت برایم صحبت کرد. اشک به چشم‌هایم هجوم آورد. گفتم که می‌ترسم دیگر هرگز خانواده‌ام را نبینم. دیگر نبینم که بچه‌هایم چطور بزرگ می‌شوند.

چشم‌های او هم پر از اشک شدند. ناگهان بی‌آنکه که حرفی بزند، قفل در سلول مرا باز کرد و مرا بیرون برد. بعد هم مرا بیرون زندان و جادۀ پشتی آن که به شهر منتهی می‌شد هدایت کرد. نزدیک شهر که رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی‌آنکه کلمه‌ای حرف بزند.

یک لبخند زندگی مرا نجات داد...



تاريخ : جمعه 25 شهريور 1398برچسب:یک لبخند زندگی مرا نجات داد,,,, | 23:9 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

مروری بر علل ناباروری در زنان و مردان

باروری در اکثر فرهنگ ها از ارزش بالایی برخوردار است و آرزوی بچه دار شدن یکی از اساسی ترین محرک های انسانی است. بارداری و مادر شدن، برای زنان از پایه های تکاملی هستند و در فرهنگ ما شدیداً مورد تاکید قرار گرفته اند. اگر تلاش در جهت بچه دار شدن با شکست مواجه شود می تواند به تجربه احساسی مخربی تبدیل گردد. ناباروری به عدم وقوع بارداری با وجود ۱۲ ماه مقاربت صحیح بدون استفاده از روش های جلوگیری اطلاق می شود و نازایی نشان دهنده عدم توانایی زوج در باروری است.

 



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 24 شهريور 1385برچسب:علت های ناباروری در مردان وزنان , | 12:25 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

از امام جعفر صادق (ع) پرسیدند 

زندگی خود را بر چند اصل استوار کردید ؟

فرمود در چهار اصل ;

1-    دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد، پس تلاش کردم .

2-    دانستم خدا مرا می بیند ، پس حیا کردم .

3-    دانستم رزق مرا به دیگری نمی دهند ، پس آرام شدم .

4-    دانستم پایان کارم مرگ است ، پس مهیا شدم .

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 22 شهريور 1398برچسب:از کورش کبیر پرسیدند :, | 22:34 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

منشور حقوق متهم در دادسرا

اصل برائت:

اصل، برائت است؛ لذا هر كس به ارتكاب جرمي متهم شود حق دارد بي گناه فرض شود . مگر اين كه

مجرميت وي با رسيدگي قانوني اثبات شود.

لذا:

هيچكس را نميتوان بازداشت كرد مگر به حكم قانون و دستور قضايي.

ادامه مطلب

تاريخ : سه شنبه 22 شهريور 1390برچسب:مصطفی صالحوندی, | 22:33 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

 

چگونه قرآن را حفظ كنيم؟

فرض مي‌كنيم شخصي طبق برنامه‌اي منظم و دقيق، بايد هر روز نيم صفحه حفظ كند. وي ابتدا بايد مقدار معين شده (نيم صفحه) را چندين بار با دقت تمام و همراه با تأني تلاوت كند.
آنان كه با فن قرائت قرآن به روش تحقيق با تجويد و لحن زيبا آشنايي دارند، مي‌توانند كل آيات نيم صفحه را چند بار با دقت و تعمق بر روي تك تك كلمات تلاوت كنند؛ زيرا اين كار علاوه بر آنكه مانع حفظ كردن كلمات و حركات به صورت غلط مي‌شود، باعث آشنايي اجمالي با آيات مورد نظر نيز خواهد شد. از آنجا كه حفظ كردن چيزي نيست، جز دقت و تأمل قابل توجه بر روي تك‌تك كلمات و حروف و استقرار آنها در ذهن، پس براي حفظ هر آيه بايد آن را چندين بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و كلمه موجود در آن تلاوت كرد. تعداد تكرار هر آيه نيز بستگي به قدرت حافظه فرد و نيز سخت يا آسان بودن آيه دارد. بعضي با سه بار خواندن يك آيه متوسط، آن را حفظ مي‌كنند و بعضي نياز به تكرار و تمرين بيشتر دارند.
پس با چند بار خواندن آيه ـ به قصد حفظ كردن و همراه با توجه و تأمل كافي نه فقط خواندن معمولي ـ مقدار زيادي از كلمات آن در ذهن جاي مي‌گيرد، اما هنوز آيه مزبور كاملاً در ذهن جاي نگرفته است

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 22 شهريور 1386برچسب:چگونه قرآن را حفظ كنيم؟, | 22:24 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

حکایت بهلول و شیخ جنید بغداد

 آورده‌اند كه شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب كنید كه مرا با او كار است. پس تفحص كردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و در مقام حیرت مانده سلام كرد. بهلول جواب سلام او را داده پرسید چه كسی (هستی)؟ عرض كرد منم شیخ جنید بغدادی. فرمود تویی شیخ بغداد كه مردم را ارشاد می‌كنی؟ عرض كرد آری.. بهلول فرمود طعام چگونه میخوری؟ عرض كرد اول «بسم‌الله» می‌گویم و از پیش خود می‌خورم و لقمه كوچك برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌كنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه كه می‌خورم «بسم‌الله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم.. بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود تو می‌خواهی كه مرشد خلق باشی در صورتی كه هنوز طعام خوردن خود را نمی‌دانی و به راه خود رفت. مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید. بهلول پرسید چه كسی؟ جواب داد شیخ بغدادی كه طعام  خوردن خود را نمی‌داند. بهلول فرمود آیا سخن گفتن خود را می‌دانی؟ عرض كرد آری.. بهلول پرسید چگونه سخن می‌گویی؟ عرض كرد سخن به قدر می‌گویم و بی‌حساب نمی‌گویم و به قدر فهم مستمعان می‌گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می‌كنم و چندان سخن نمی‌گویم كه مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌كنم. پس هر چه تعلق به آداب كلام داشت بیان كرد. بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی‌دانی. پس برخاست و دامن بر شیخ افشاند و برفت.. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او كار است، شما نمی‌دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو كه آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟ عرض كرد آری. بهلول فرمود چگونه می‌خوابی؟ عرض كرد چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن كه از حضرت رسول (علیه‌السلام) رسیده بود بیان كرد. بهلول گفت فهمیدم كه آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی. خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی‌دانم، تو قربه‌الی‌الله مرا بیاموز.  بهلول گفت چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم

بدانكه اینها كه تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است كه لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریكی دل شود. جنید گفت جزاك الله خیراً! و در سخن گفتن باید دل پاك باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود.. هر عبارت كه بگویی آن وبال تو باشد. پس سكوت و خاموشی بهتر و نیكوتر باشد. و در خواب كردن این‌ها كه گفتی همه فرع است؛ اصل این است كه در وقت خوابیدن در دل تو بغض و كینه و حسد بشرینباشد.



تاريخ : دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:اصل در خوردن طعام آن است , | 10:59 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

بزرگمهر :آز مایه نگرانی و تشویش خاطر است .
فردریش نیچه :ارزش یابی هر چیز بستگی به توان خواهی آن دارد.
سولون : راز جوانی من در این است که هر روز چیز تازه ای یاد می گیریم .
لوسیا : بدست آوردن آنچه را که ما آرزو داریم موفقیت است اما چیزی را که برای بدست آوردنش تلاش نمی کنیم ، خوشبختی است .
بزرگمهر :آن کس که به آموختن کوشاتر و گوشش به دانش نیوشاتر است ، امیدوارترین کسان است .
نیچه : عظمت بشر در آنست که پل است نه مقصد.بشر را از این نظر میتوان دوست داشت که یک مرحله تحول و یک دوره گذرانیست


 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:بهترین سخنان حکیمانه از بزرگان, | 10:59 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

مورچه هاي آدم خوار، كشاورزي را خوردند!
پليس بوليوي از كشته و خورده شدن يك كشاورز توسط مورچه هاي آدم خوار خبر داد. به گزارش ايسنا، <رونالدو رومس> رئيس پليس منطقه <بني> در بوليوي در مصاحبه اي با خبرگزاري آسوشيتدپرس يادآور شد: <سانتياگو اورتيس> يك كشاورز 42 ساله اهل منطقه <بني> است كه حين خواب زير يك درخت در مزرعه اش توسط مورچه هاي آدم خوار كشته و خورده شد. وي خاطر نشان كرد: اين كشاورز زير يك درخت به نام <پالو سانتو> خوابيده بود. اين درخت داراي چوبي خوشبو و محل زندگي مورچه هاي مهاجم آدم خوار است و اين مرد كه بدون توجه به نوع درخت، زير آن خوابيده بود مورد حمله اين مورچه ها قرار گرفت. <رونالدو رومس> عنوان كرد: هنگامي كه به محل رسيديم، اين كشاورز مرده بود و مورچه ها داشتند جسد او را تكه تكه مي كردند و بر روي جسد اين مرد در حال حركت بودند. منظره وحشتناكي بود.



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 21 شهريور 1390برچسب:, | 10:59 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم  

  همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم


                            شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم       

                             شدم آن عاشق دیوانه که بودم !
 

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 21 شهريور 1398برچسب:, | 10:59 | نويسنده : مصطفی صالحوندی |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد